خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لکلک
[اسم]
stork
/stɔːrk/
قابل شمارش
1
لکلک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لکلک
1.There is a superstition that says that it is storks that bring people their new babies.
1. یک خرافه وجود دارد که میگوید لکلکها نوزادان را برای مردم میآورند.
تصاویر
کلمات نزدیک
storeroom
storekeeper
storehouse
storefront
store up
storm
storm clouds
storm enemy territory
storm petrel
storm trooper
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان