خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کمپ تابستانی
[اسم]
summer camp
/sˈʌmɚ kˈæmp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کمپ تابستانی
اردوگاه تابستانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اردوگاه تابستانی
تصاویر
کلمات نزدیک
summer
summary
summarized
summarize
summarise
summer holiday
summer house
summer pudding
summer savory
summer school
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان