Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . عاشق
2 . عزیزم
[اسم]
sweetheart
/ˈswiːthɑːrt/
قابل شمارش
1
عاشق
معشوق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یار
نگار
محبوبه
1.They were childhood sweethearts.
1. آنها از بچگی عاشق همدیگر بودند.
2
عزیزم
عشقم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عزیز
1.Do you want a drink, sweetheart?
1. نوشیدنی میخواهی، عزیزم؟
تصاویر
کلمات نزدیک
sweetener
sweeten up
sweeten
sweetcorn
sweet-talk
sweetheart deal
sweetie
sweetie-pie
sweetly
sweetness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان