خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اقدام کردن
[عبارت]
take measures
/tˈeɪk mˈɛʒɚz/
1
اقدام کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اقدام کردن
برخورد کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
take lessons
take leave of one's senses
take it on the chin
take it from me
take it for granted
take notes
take notice of
take off
take off the hubcap with this screwdriver.
take off your raincoat and hang it up.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان