خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برگزار شدن
[فعل]
to take place
/teɪk pleɪs/
فعل گذرا
[گذشته: took place]
[گذشته: took place]
[گذشته کامل: taken place]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
برگزار شدن
رخ دادن، صورت گرفتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اتفاق افتادن
واقع شدن
مترادف و متضاد
happen
occur
1.The concert takes place next Thursday.
1. کنسرت، پنجشنبه بعدی برگزار میشود.
2.this story took place 100 years ago.
2. این داستان 100 سال پیش رخ داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
take pity on someone
take pictures
take photos
take part
take over
take priority over
take public
take refuge
take responsibility for
take risk
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان