خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راحتترین کار را کردن (در موقعیتی سخت)
[جمله]
take the easy way out
/teɪk ði ˈizi weɪ aʊt/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
راحتترین کار را کردن (در موقعیتی سخت)
1.I know you don't approve of his working methods, but why not take the easy way out this time and agree to his request?
1. من میدانم تو روشهای کاری او را تایید نمیکنی، اما چرا راحتترین کار را نمیکنی و با درخواستش موافقت نمیکنی؟
تصاویر
کلمات نزدیک
take the bus
take the bull by the horns
take the blame
take tennis lessons
take temperature
take the initiative
take the law into one's own hands
take the lead
take the liberty of doing something
take the mickey out of someone
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان