خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تمام شد و رفت.
2 . درست است.
[جمله]
that's it.
/ðæts ɪt/
1
تمام شد و رفت.
تمام شد.
informal
1.That's it, then. There’s nothing more we can do.
1. پس تمام شد و رفت. کار دیگری از دست ما برنمیآید.
2.Well, that's it, we're done - we can go home now.
2. خب، تمام شد، کارمان تمام شد؛ حالا میتوانیم به خانه برویم.
2
درست است.
خودش است، همین است.
informal
1.Slowly ... slowly. Yeah, that's it.
1. یواش...یواش. آره، درست است.
2.You switch the computer on at the back. That's it.
2. از پشت کامپیوتر را روشن میکنی. خودش است.
تصاویر
کلمات نزدیک
that’s great!
that’s great news!
that’s fine.
that’ll be all fun!
thatched
that’s my favorite.
that’s really nice!
that’s too bad!
thaumaturgy
thaw
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان