خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گرماشیمی
[اسم]
thermochemistry
/θˈɜːməkˌɛmɪstɹi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گرماشیمی
ترموشیمی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گرماشیمی
تصاویر
کلمات نزدیک
thermal power station
thermal
there’s no place like home
there’s a lot of wind in summer, fall and winter.
theresa
thermocouple
thermodynamics
thermoelectricity
thermometer
thermoplastic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان