خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وزغ
[اسم]
toad
/toʊd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
وزغ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وزغ
1.she is really afraid of toads.
1. او به شدت از وزغ ها می ترسد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
to and fro
to a greater extent
to a fault
tittle-tattle
titter
toad-in-the-hole
toad frog
toadfish
toadstool
toast
کلمات نزدیک
to-do list
to-do
to the point
to the bone
to tell the truth
toad-in-the-hole
toadstool
toady
toast
toasted
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان