خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سگ ردیاب
[اسم]
tracker dog
/ˈtrækər dɔːɡ/
قابل شمارش
1
سگ ردیاب
1.Police searched the area with a helicopter and tracker dogs.
1. پلیس منطقه را با هلیکوپتر و سگ های ردیاب جست و جو کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
tracker
trackball
track shoe
track record
track event
tracklaying
tracks
tracksuit
tract
tractable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان