خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سبک و سنگین کردن
2 . مبادله کردن
3 . مصالحه کردن
[فعل]
to trade off
/tɹˈeɪd ˈɔf/
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
سبک و سنگین کردن
2
مبادله کردن
معاوضه کردن
1.Companies are under pressure to trade off price stability for short-term gains.
1. شرکتها تحتفشار هستند که ثبات قیمت را با سود کوتاهمدت معاوضه کنند.
3
مصالحه کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
trade name
trade in
trade fair
trade deficit
trade book
trade on
trade price
trade route
trade school
trade union
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان