خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بزرگداشت
2 . خراج
[اسم]
tribute
/ˈtrɪbjuːt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بزرگداشت
تکریم، قدرانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بزرگداشت
نکوداشت
1.The concert was a tribute to the musician on his 80th birthday.
1. کنسرت برای بزرگداشت موسیقیدان در تولد 80 سالگیاش بود.
2
خراج
باج
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باج
خراج
باج سبیل
تصاویر
کلمات نزدیک
tributary
tribunal
tribe
tribal
triathlon
tribute band
triceps
trichoptilosis
trick
trick or treat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان