خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زشت
2 . بهدردنخور
[صفت]
unattractive
/ˌʌnəˈtræktɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unattractive]
[حالت عالی: most unattractive]
1
زشت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زشت
نازیبا
مترادف و متضاد
attractive
1.I felt old and unattractive.
1. احساس کردم پیر و زشتم.
2
بهدردنخور
ناخوشایند
an unattractive proposition
یک پیشنهاد بهدردنخور
تصاویر
کلمات نزدیک
unattended
unattainable
unattached
unassuming
unassisted
unauthorized
unavailable
unavoidable
unavoidably
unaware
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان