[صفت]

unavoidable

/ˌʌnəˈvɔɪdəbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unavoidable] [حالت عالی: most unavoidable]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اجتناب‌ناپذیر

مترادف و متضاد inevitable avoidable
  • 1.This tragic incident was unavoidable.
    1. این حادثه جانگداز اجتناب‌ناپذیر بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان