خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قتل غیرقانونی
[اسم]
unlawful killing
/ənˈlɔfəl ˈkɪlɪŋ/
قابل شمارش
1
قتل غیرقانونی
1.The two police officers were accused of unlawful killing.
1. دو افسر پلیس متهم به قتل غیرقانونی شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
unlawful
unknown quantity
unknown
unknowingly
unkindness
unleaded
unleash
unleavened
unleavened bread
unless
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان