1 . فورا
[قید]

urgently

/ˈɜr.dʒənt.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 فورا

معادل ها در دیکشنری فارسی: فورا
مترادف و متضاد crucially immediately
  • 1.Help is urgently needed.
    1. کمک فورا نیاز است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان