خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مجازی
2 . تقریبی
[صفت]
virtual
/ˈvɜr.tʃu.əl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مجازی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مجازی
virtual reality
واقعیت مجازی
2
تقریبی
1.Ten years of bad government had brought about the virtual collapse of the country's economy.
1. ده سال (داشتن) دولت بد باعث سقوط تقریبی اقتصاد کشور شده بود.
2.War in the region now looks like a virtual certainty.
2. جنگ در منطقه اکنون مانند قطعیتی تقریبی بهنظر میرسد.
تصاویر
کلمات نزدیک
virology
virologist
virility
virile
virgo
virtual learning environment
virtual reality
virtually
virtue
virtuosity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان