خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آبخوری
[اسم]
water fountain
/wˈɔːɾɚ fˈaʊntɪn/
قابل شمارش
1
آبخوری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبخوری
مترادف و متضاد
drinking fountain
تصاویر
کلمات نزدیک
brewing
draught beer
water tariff
hydrogen peroxide
grape juice
drainage basin
hydrotherapy
mole cricket
hydrophile
hydrophilic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان