Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آبدرمانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
hydrotherapy
/hˈaɪdɹoʊθˌɛɹəpi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آبدرمانی
هیدروتراپی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبدرمانی
مترادف و متضاد
hydropathy
تصاویر
کلمات نزدیک
drainage basin
water fountain
brewing
draught beer
water tariff
mole cricket
hydrophile
hydrophilic
quenching
tempered
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان