Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آبدهی (مکانیک)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
quenching
/kwˈɛntʃɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آبدهی (مکانیک)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبدهی
تصاویر
کلمات نزدیک
hydrophilic
hydrophile
mole cricket
hydrotherapy
drainage basin
tempered
rhinorrhea
unintended pregnancy
coral reef
dental abscess
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان