خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سلامتی
[اسم]
wellness
/ˈwelnəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سلامتی
خوبی، تندرستی
1.Art can improve people’s physical, mental, and emotional wellness.
1. هنر می تواند سلامتی جسمی، ذهنی و احساسی مردم را بهبود بخشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
wellington
wellie
well-wisher
well-to-do
well-timed
wells
welsh
welsh rarebit
welt
welter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان