خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چوبی
[صفت]
wooden
/ˈwʊd.ən/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چوبی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چوبی
چوبین
مترادف و متضاد
made of wood
wood
woody
1.The house was surrounded by a tall, wooden fence.
1. (دور تا دور) خانه با پرچینی بلند و چوبی محاصره شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
wooded
woodcutter
woodcock
woodchuck
woodcarving
wooden spoon
woodland
woodlouse
woodpecker
woods
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان