خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناحیه
[اسم]
zone
/zoʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناحیه
منطقه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بخش
حوزه
منطقه
مترادف و متضاد
area
region
section
sector
1.an earthquake zone
1. یک ناحیه زلزله خیز
2.The UN Security Council has established a no-fly zone.
2. شورای امنیت سازمان ملل، ناحیه ی پرواز ممنوعی را مقرر کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
zombie
zodiac
ziziphora
zither
zit
zoned
zonked
zoo
zoo-keeper
zookeeper
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان