1 . مشت‌زنی
[اسم]

boxing

/ˈbɑk.sɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مشت‌زنی بوکس

معادل ها در دیکشنری فارسی: بوکس مشت‌زنی
مترادف و متضاد fighting fisticuffs pugilism
  • 1.A boxing champion
    1. یک قهرمان مشت‌زنی
  • 2.boxing gloves
    2. دستکش مشت‌زنی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان