1 . جدی
[صفت]

earnest

/ˈɜːrnɪst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more earnest] [حالت عالی: most earnest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جدی مهم، با حرارت

معادل ها در دیکشنری فارسی: جدی یکرنگ
  • 1.Despite her earnest efforts, she could not find a job.
    1. علیرغم تلاش‌های جدی‌اش، او نتوانست کار پیدا کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان