خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محتمل
[صفت]
feasible
/ˈfizəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more feasible]
[حالت عالی: most feasible]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
محتمل
ممکن، امکانپذیر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
امکانپذیر
شدنی
میسر
ممکن
مقدور
مترادف و متضاد
likely
possible
probable
1.With the extra resources, the project now seems feasible.
1. با منابع اضافی، پروژه اکنون محتمل به نظر میرسد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
fearsome
fearlessly
fearless
fearfulness
fearfully
feast
feast eyes on
feast of dedication
feast of lights
feast of the dedication
کلمات نزدیک
feasibility
fearsome
fearlessness
fearlessly
fearless
feasibly
feast
feat
feather
feather boa
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان