خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ژن (زیستشناسی)
2 . جین (اسم کوچک مردانه)
[اسم]
gene
/ʤin/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ژن (زیستشناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ژن
1.The color of your eyes is decided by your genes.
1. رنگ چشمانت بر اساس ژنهایت مشخص شده است.
2
جین (اسم کوچک مردانه)
(Gene)
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
gender gap
gender
gemstone
gemsbuck
gemsbok
general
general anatomy
general practitioner
generate
generation
کلمات نزدیک
gender
gendarmerie
gendarme
gemütlich
gemini
gene pool
gene therapy
genealogical
genealogist
genealogy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان