Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پرتو افکندن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to irradiate
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پرتو افکندن
در معرض تابش (اشعه ایکس و ...) قرار دادن
تصاویر
کلمات نزدیک
irony
ironworks
ironmonger’s
ironmonger
ironing board
irradiation
irrational
irrational number
irrationally
irreconcilable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان