خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرتو افکندن
[فعل]
to irradiate
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پرتو افکندن
در معرض تابش (اشعه ایکس و ...) قرار دادن
تصاویر
کلمات نزدیک
irony
ironworks
ironmonger’s
ironmonger
ironing board
irradiation
irrational
irrational number
irrationally
irreconcilable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان