1 . خوانا
[صفت]

legible

/ˈlɛʤəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more legible] [حالت عالی: most legible]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خوانا روشن

معادل ها در دیکشنری فارسی: خوانا
مترادف و متضاد decipherable readable illegible
  • 1.Julia's handwriting is beautiful and legible.
    1. دستخط "جولیا" زیبا و خوانا بود.
  • 2.Nancy hesitated in her reading because the words were scarcely legible.
    2. "نانسی" در هنگام خواندن مردد بود زیرا واژه‌ها به سختی قابل خواندن بودند.
  • 3.Our teacher penalizes us for compositions that are not legible.
    3. معلممان، ما را برای (نوشتن) انشاهای ناخوانا تنبیه می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان