[قید]

originally

/əˈrɪʤənəli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 در آغاز در ابتدا، در اصل

  • 1.That van originally belonged to us.
    1. آن ون در آغاز به ما تعلق داشت.
  • 2.The building was originally a school.
    2. آن ساختمان در اصل یک مدرسه بود.

2 اصالتاً

معادل ها در دیکشنری فارسی: اصلاً
  • 1.She comes originally from York.
    1. او اصالتاً اهل "یورک" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان