1 . غارت کردن 2 . غارت
[فعل]

to pillage

/ˈpɪlɪʤ/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: pillaged] [گذشته: pillaged] [گذشته کامل: pillaged]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 غارت کردن تاراج کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: چپاول کردن به یغما بردن غارت کردن
مترادف و متضاد plunder ransack
  • 1.Invading enemy soldiers pillaged the villages.
    1. سربازان دشمن متجاوز روستاها را غارت کردند.
[اسم]

pillage

/ˈpɪlɪʤ/
غیرقابل شمارش

2 غارت تاراج، چپاول

معادل ها در دیکشنری فارسی: تاراج چپاول یغما غارت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان