خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نقطه کانونی
2 . عضو اصلی
[اسم]
pivot
/ˈpɪvət/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نقطه کانونی
محور اصلی، مدار اصلی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
محور
مترادف و متضاد
fulcrum
2
عضو اصلی
بخش حیاتی
تصاویر
کلمات نزدیک
pity
pittsburgh
pitted
pittance
pitta bread
pivot on
pivotal
pixel
pixie
pizza
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان