خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به جان یکدیگر انداختن
[فعل]
to play off
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به جان یکدیگر انداختن
تصاویر
کلمات نزدیک
play into one's hand
play in a band
play golf
play gigs
play games
play one's cards close to the chest
play ping-pong
play possum
play second banana
play soccer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان