1 . شعر
[اسم]

poem

/ˈpoʊ.əm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شعر

معادل ها در دیکشنری فارسی: شعر
مترادف و متضاد rhyme song verse
  • 1.a book of love poems
    1. کتابی از اشعار عاشقانه
  • 2.I know someday my poems will be published.
    2. می‌دانم که روزی شعرهایم چاپ خواهند شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان