خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عمیق
[صفت]
profound
/prəˈfaʊnd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more profound]
[حالت عالی: most profound]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عمیق
اساسی، ژرف، عمقی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ژرف
عمقی
عمیق
مترادف و متضاد
deep
intense
superficial
1.profound changes in the earth’s climate
1. تغییرات اساسی در آب و هوای زمین
2.The news came as a profound shock.
2. خبر به صورت شوک عمیقی (به ما) رسید.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
profitably
proficient
proffer
professor
professionally
profoundly
profusely
progeny
prognosis
program
کلمات نزدیک
proforma
profligate
profligacy
profitless
profiteering
profound impact
profoundly
profundity
profuse
profusion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان