[فعل]

to retrieve

/rɪˈtriv/
فعل گذرا
[گذشته: retrieved] [گذشته: retrieved] [گذشته کامل: retrieved]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پس گرفتن دوباره به دست آوردن

formal
مترادف و متضاد recover
  • 1.Will Detroit retrieve its status as the car manufacturing center of the world?
    1. آیا "دترویت" موقعیت خود را به‌عنوان مرکز جهانی تولید خودرو پس خواهد گرفت؟

2 بازیابی کردن (اطلاعات)

specialized
to retrieve information from the database
بازیابی اطلاعات از پایگاه داده‌ها

3 برگرداندن بازآوردن

formal
  • 1.Most dogs can be trained to retrieve objects that their owners have thrown.
    1. می‌توان اکثر سگ‌ها را آموزش داد که اشیایی را که صاحبان آن‌ها پرتاب می‌کنند، برگردانند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان