خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ساندویچ
[اسم]
sandwich
/ˈsæn.dwɪtʃ/
قابل شمارش
[جمع: sandwiches]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ساندویچ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ساندویچ
مترادف و متضاد
sarnie
a cheese sandwich
یک ساندویچ پنیر
کاربرد اسم sandwich به معنای ساندویچ
معادل فارسی اسم sandwich همان "ساندویچ" است. sandwich یا ساندویچ به نوعی غذا گفته میشود که از دو تکه نان که در بین آن گوشت، مرغ و سبزیجات و... است، درست میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
sandstorm
sandpit
sandpiper
sandpile
sandpaper
sandwich plate
sandy
sane
sangaree
sangria
کلمات نزدیک
sandstorm
sandstone
sandshoe
sands
sandra
sandwich bar
sandwich course
sandwiched
sandy
sandy beach
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان