خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آرامش
[اسم]
serenity
/səˈrenəti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آرامش
سکوت، راحتی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آرامش
آسایش خاطر
صفا
متانت
مترادف و متضاد
repose
1.The hotel offers a haven of peace and serenity away from the bustle of the city.
1. آن هتل مکانی از صلح و آرامش به دور از شلوغیهای شهر فراهم میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
serene
serbian
serape
sequoia
sequin
serially
serious
serious music
seriously
sermon
کلمات نزدیک
serenely
serene
serendipity
serenade
serbian
serf
serge
sergeant
sergeant major
sergey
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان