1 . تابستان
[اسم]

summer

/ˈsʌmər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تابستان تابستانی (قبل از اسم)

معادل ها در دیکشنری فارسی: تابستان تابستانی ییلاقی صیفی
مترادف و متضاد winter
  • 1.We always spend our summers on the island.
    1. ما همیشه تابستان‌هایمان را در جزیره می‌گذرانیم.
the summer holidays/vacation
تعطیلات تابستانی
  • Will you be home over the summer vacation?
    طی تعطیلات تابستانی در خانه خواهی بود؟
summer nights
شب‌های تابستانی
  • I love these warm summer nights.
    من این شب‌های گرم تابستانی را دوست دارم.
in the summer (of)
در تابستان
  • 1. Peter died in the summer of 1702.
    1. "پیتر" در تابستان سال 1702 فوت کرد.
  • 2. We're going away in the summer.
    2. ما در تابستان به سفر خواهیم رفت.
in summer
در تابستان
  • It's very hot here in summer.
    اینجا در تابستان بسیار گرم است.
a summer dress
پیراهن تابستانی
  • She looked beautiful in her summer dress.
    او در پیراهن تابستانی‌اش زیبا به‌نظر می‌رسید.
late/early summer
اواخر/اوایل تابستان
  • Sarah's favourite time is early summer, just before the buds open.
    زمان مورد علاقه "سارا" اوایل تابستان است، درست قبل از باز شدن غنچه‌ها.
this/next/last summer
این تابستان/تابستان بعدی/گذشته
  • George traveled all over Europe last summer.
    تابستان گذشته، "جرج" به سراسر اروپا سفر کرد.
a cool/hot/wet summer
تابستان/خنک/بسیار گرم/بارانی
  • They say we're going to have a hot summer.
    می‌گویند که تابستان بسیار گرمی خواهیم داشت.
کاربرد اسم summer به معنای تابستان
معادل فارسی اسم summer "تابستان" است. به گرم‌ترین فصل سال که قبل از پاییز و بعد از بهار است، summer یا تابستان گفته می‌شود. مثال:
".It's very hot here in summer" (اینجا در تابستان بسیار گرم است.)
نکته: وقتی واژه summer قبل از یک اسم دیگر می‌آید، نقش modifier noun یا توصیف‌گر اسم را به خود می‌گیرد و آن اسم را مانند یک صفت، توصیف می‌کند. مثال:
".I love these warm summer nights" (من این شب‌های گرم تابستانی را دوست دارم.)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان