1 . برگزار شدن
[فعل]

to take place

/teɪk pleɪs/
فعل گذرا
[گذشته: took place] [گذشته: took place] [گذشته کامل: taken place]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 برگزار شدن رخ دادن، صورت گرفتن

معادل ها در دیکشنری فارسی: اتفاق افتادن واقع شدن
مترادف و متضاد happen occur
  • 1.The concert takes place next Thursday.
    1. کنسرت، پنجشنبه بعدی برگزار می‌شود.
  • 2.this story took place 100 years ago.
    2. این داستان 100 سال پیش رخ داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان