1 . تنیس
[اسم]

tennis

/ˈten.ɪs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تنیس بازی تنیس

معادل ها در دیکشنری فارسی: تنیس
  • 1.Do you feel like a game of tennis?
    1. آیا حوصله یک دست بازی تنیس داری؟
  • 2.I'd like to play football and tennis.
    2. من دوست دارم فوتبال و تنیس بازی کنم.
کاربرد اسم tennis به معنای تنیس
معادل tennis در فارسی همان "تنیس" است. tennis اسم یک بازی است که معمولا دو نفره و گاهی نیز چهار نفره انجام می شود. برای تنیس بازی کردن هر ورزشکار نیاز به یک راکت دارد. زمین تنیس مستطیلی است و توسط یک تور به دو قسمت مساوی تقسیم می شود. هر بازیکن باید توپ تنیس را توسط راکت از روی تور به زمین حریف پرتاب کند. مثال:
".Do you feel like a game of tennis" (آیا حوصله یک دست بازی تنیس داری؟)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان