1 . بی‌ارزش 2 . به درد نخور 3 . بی‌اهمیت
[صفت]

valueless

/ˈvæljuːləs/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی‌ارزش

معادل ها در دیکشنری فارسی: بی‌ارزش تخمی
formal
مترادف و متضاد worthless valuable
  • 1.Her shares in the company have become valueless.
    1. سهام او در شرکت بی‌ارزش شده است.

2 به درد نخور

3 بی‌اهمیت

مترادف و متضاد worthless
  • 1.On most political issues my own opinion was pretty valueless.
    1. درباره بیشتر مسائل سیاسی، نظر خود من کاملا بی‌اهمیت بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان