خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . داور
[اسم]
el árbitro
/ˈaɾβitɾo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: árbitros]
[مونث: árbitra]
1
داور
1.El árbitro pitó penal tres minutos antes del final del partido.
1. داور سه دقیقه قبل از اتمام بازی پنالتی گرفت.
کلمات نزدیک
porrista
entrenador
fotógrafo
monje
monja
reportero
actor
actriz
músico
director de orquesta
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان