خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از میان
2 . از طریق
[حرف اضافه]
a través de
/a tɾaβˈɛs ðˈe/
1
از میان
از وسط
1.Pasa el hilo a través del ojo de la aguja.
1. نخ را از میان سوراخ سوزن رد کن.
2
از طریق
بهوسیله
1.Conseguí el trabajo a través de un amigo de un amigo.
1. شغلم را از طریق دوست یکی از دوستانم به دست آوردم.
کلمات نزدیک
muy
nuestro
me
show
ronda
forma
pensar
ayudar
línea
causa
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان