خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طب سوزنی
[اسم]
la acupuntura
/ˌakupuntˈuɾa/
غیرقابل شمارش
مونث
1
طب سوزنی
1.Sara nunca probaría la acupuntura porque les tiene terror a las agujas.
1. "سارا" هرگز طب سوزنی را امتحان نکرده زیرا از سوزن وحشت دارد.
کلمات نزدیک
meditación
masaje
oncología
patología
endocrinología
fisioterapia
hipnosis
homeopatía
aromaterapia
terapia de grupo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان