خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشپرداخت
2 . پیشرفت
[اسم]
el adelanto
/ˌaðelˈanto/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: adelantos]
1
پیشپرداخت
پول پیش
1.Para comprar la casa, hay que dar un adelanto de 10,000 dólares.
1. برای خرید خانه باید ده هزار دلار پول پیش پرداخت کرد.
2
پیشرفت
1.Un nuevo adelanto técnico permite implantar chips bajo la piel.
1. یک پیشرفت جدید تکنولوژی گذاشتن تراشه زیر پوست را ممکن کردهاست.
کلمات نزدیک
alquilador
anticipo
estimación
expulsión
firmar
a toca teja
comunidad
reparación
invertir
flexibilidad
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان