1 . اطراف
[قید]

alrededor

/ˌalreðeðˈɔɾ/
غیرقابل مقایسه

1 اطراف

  • 1.Miraba a su alrededor, pero no nos localizó.
    1. او به اطرافش نگاه می‌کرد، اما نتوانست ما را پیدا کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان