خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دستگیر کردن
[فعل]
arrestar
/ˌarestˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: arresté]
[حال: arresto]
[گذشته: arresté]
[گذشته کامل: arrestado]
صرف فعل
1
دستگیر کردن
1.La policía arrestó al principal sospechoso del crimen.
1. پلیس اصلیترین مظنون (آن) جرم را دستگیر کرد.
کلمات نزدیک
delincuente
ejecutivo
ventaja
flexible
sueldo
calculadora
agenda
alfombrilla
flexo
grapa
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان