خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرض کردن
[فعل]
asumir
/ˌasumˈiɾ/
فعل گذرا
[گذشته: asumí]
[حال: asumo]
[گذشته: asumí]
[گذشته کامل: asumido]
صرف فعل
1
فرض کردن
فکر کردن، تصور کردن
1.Asumiendo que lo que dices es cierto, ya no tenemos de qué preocuparnos.
1. اگر فرض کنیم چیزی که تو میگویی درست است، دیگر دلیلی برای نگرانی نداریم.
کلمات نزدیک
aumento
oportunidad
red social
conciliación
plantilla
cuestión
recesión
participativo
despilfarro
empobrecer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان